loading...
برای ایرانیان
abbas-lpd بازدید : 33 سه شنبه 14 شهریور 1391 نظرات (0)

 

روزی یکی از شاگردان دکترحسابی با ناراحتی به ایشان می گوید.(چرا شما مرا در این درس برای بار چهارم رد کردید من نمی خواهم آپولو هواکنم می خواهم در روستایمان معلمی ساده شوم .) دکتر حسابی به این پسر این گونه جواب می دهد .(اگر بتوانی قول بدهی که هیچ یک از دانش آموزان تو نخواهند کار بزرگی بکنند مثل همان آپو لو هواکردن من تو را قبول خواهم کرد.)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
این یه سایت که توش سعی می شه تا برای همه کس یه چیزی داشته باشه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 143
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 120
  • بازدید سال : 1,047
  • بازدید کلی : 13,001