به نام اهورا بزار بگم برات داستان هزار تومنو دختری پشت هزار تومنی نوشته بود: پدرم معتاده. کرایه خونه نداشتیم.میدونی این پول چه جور به دستمون رسیده؟از سپردن یه شب من به صاحب خونمون... خدایا چقد میگیری؟چقد میگری شب اول قبر به جای اینکه تو ازم سوال کنی من ازتو سوال کنم آخه چرا... -خدایا من آرمین متا سفم واسه آدمایی که مثل گرگ فقط کمین کردن..- *و دختر بی خونه ای که دربس پا میده سر هزاری کثیف با هر کس خوابیده* *اون دختر قربانیه مردای کذایی سد اون دختر بازیچه ی دستای کسایی شد* *که آبروی ایران از تو ریشه کندن سر هزاری خون مردمو تو شیشه کردن* ***شعر از حامد فرد*** کمکی به این فکر خسته
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت